شعر

نوحه های دهه اول محرم

  نوحه های دهه اول محرم    شهر کوفه یا حسین         وادی درد و بلاست پذیرایی کردن از        مهموناش با نیزه هاست توی این شهر ستم       مردی پیدا نمی شه تا غریب و نکشن        عقده شون وا نمیشه کوچه کوچه میرم  و       دم از عشقت میزنم شده ذکر لب من         به فدات جون و تنم (یا حبیبی یا حسین) من …

Read More »

چشمه و سنگ (نیمایوشیج)

      گشت یکی چشمه ز سنگی جدا غلغله زن ، چهره نما ، تیز پا گه به دهان بر زده کف چون صدف گاه چو تیری که رود بر هدف گفت : درین معرکه یکتا منم تاج سر گلبن و صحرا منم چون بدوم ، سبزه در آغوش من بوسه زند بر سر و بر دوش من چون …

Read More »

خوبترین حادثه – محمدعلی بهمنی

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام باز به دنبال پریشانی‌ام طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی‌ام آمده‌ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام دلخوش گرمای کسی نیستم آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام آمده‌ام با عطش سال‌ها تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام ماهی برگشته ز دریا شدم تا تو بگیری و بمیرانی‌ام خوب‌ترین حادثه می‌دانمت خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟ …

Read More »

اندرز و نصیحت (ایرج میرزا)

    روزگار تو دگر گردد و کار تو دگر  که ز روز بد تو بر تو شدم یاد آور   ای تو در دیده ی من ابهی من نور بصر  همه اعضایت تغییر کند پا تا سر    نه دگر مدح کند کس لب لعلت به شکر نه دگر ماند قد تو به سرو کشمر   چشمت آن چشمست …

Read More »